«««««🍷می‌بهـا»»»»»

غزل نمره ۱۸۹

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان


طاير دولت اگر باز گذاری بکند

يار بازآيد و با وصل قراری بکند


ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند

بخورد خونی و تدبير نثاری بکند


دوش گفتم بکند لعل لبش چاره‌ی من

هاتف غيب ندا داد که آری بکند


کس نيارد بر او دم زند از قصه‌ی ما

مگرش باد صبا گوش‌گذاری بکند


داده‌ام باز نظر را به تذروی پرواز

بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند


کو کريمی که ز بزم طربش غمزده‌ای

جرعه‌ای درکشد و دفع خماری بکند


شهر خاليست ز عشاق بود کز طرفی

مردی از خويش برون آيد و کاری بکند


يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب

بود آيا که فلک (بازی چرخ یکی) زين دو سه کاري بکند


حافظا گر نروی از در او هم روزی

گذری بر سرت از گوشه کناری بکند



Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Advertising Inquiries: https://redcircle.com/brands

Privacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy

Podden och tillhörande omslagsbild på den här sidan tillhör فرزآن. Innehållet i podden är skapat av فرزآن och inte av, eller tillsammans med, Poddtoppen.