ممد راجرز، اپوزیسیون دنیا آمد، اپوزیسیون زیست و اپوزیسیون هم قرار بود از دنیا برود که نرفت، … زنش و سه‌تا بچه‌هاش برداشته بودند رفته بودند خانه پدرشان پلنگ و جعفر پلنگ وسط میدون حمزه‌ئیان جوری که هر کی تا هر شعاعی از میدان هم که ایستاده بشنود چنگال‌هاش را باز کرده بود، صدا را داده بود توی سرش و گفته بود نوکر دخترم و نوه‌هام هم هستم، پس چه! تو خونه خودم هم بهتر می‌خورن هم بهتر می‌پوشن! ممد رفت…

Podden och tillhörande omslagsbild på den här sidan tillhör sokoot. Innehållet i podden är skapat av sokoot och inte av, eller tillsammans med, Poddtoppen.